پرسید از خزان وباد پاییز
پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۶ ب.ظ |
علیرضا |
۰ نظر
ستاره میزند آهسته سوسو
پرید از شاخه گلها پرستو
بپرسید از خزان و باد پاییز
که مرغ بیقرار عشق من کو
:::
خزان چون من غمی دیرینه داره
گلی نشکفته پر در سینه داره
نگاهم سرد و خاموش است
اما هزاران حرف با آیینه داره
- ۹۲/۰۹/۲۸