وبلاگ شخصی علیرضا

کاش میشد بچگی را زنده کرد

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ب.ظ | علیرضا | ۲۳ نظر

کاش میشد بچگی را زنده کرد

کودکی شد،کودکانه گریه کرد

شعر قهر قهر تا قیامت را سرود

آن قیامت، که دمی بیش نبود

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش میشد ، بچگانه خنده کرد


درخواست ویژه(اموزش اسکایپ)

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ | علیرضا | ۰ نظر

آموزش کامل اسکایپ رو می تونید از طریق لینک زیر دانلود کنید.

"دانلود اموزش کامل اسکایپ"

توجه داشته باشید که باید یک ایمیل یاهوداشته باشید.

اما رمزی که در قسمت درست کردن ای دی اسکایپ انتخاب می کنید باید ترکیبی از عدد و حرف باشد تا مورد تایید قرار گیرد.

دانلود نرم افزار اسکایپ

این نرم افزار مخصوص کامپیوتر می باشد.


دوست در اشعار فارسی

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۹ ق.ظ | علیرضا | ۳۰ نظر

ای دوست مـرا بــه حال ِ خـود بـاز گذار
با خلـوتِ من تو را چکار اســت ، چکار؟
بگذار به دردِ خویــش بــاشم مشغــول
بیــزارم از این جمـــع دروغــین ، بیـــزار 


تمام شد.

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۱۳ ب.ظ | علیرضا | ۲۰ نظر

 دیروز میگفتم :

 مشقهایم را خط بزن … مرا مزن

 روی تخته خط بکش … گوشم را مکش

 مهر را در دلم جاری بکن … جریمه مکن

 هر چه تکلیف میخواهی بگیر … امتحان سخت مگیر

 اما کنون ..

 مرا بزن … گوشم را بکش .. جریمه بکن .. امتحان سخت بگیر
 مرا یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان

*****************************************************

سال تحصیلی 92-93 تمام شد

خـــــدایا کمک کن همه ی دانش اموزان

قبول بشن 

اون رفقای هم که سال اخرشونه مثل من 

فارغ التحصیل بشن

آمین




روز پدر مبارک

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۱۴ ب.ظ | علیرضا | ۲۲ نظر

تبریک به کسی که نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی و... بسیار سخت است.........

  روز پدر مبارک

برای خودت زندگی کن

جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۴۲ ب.ظ | علیرضا | ۱۰ نظر


برای خودت زندگی کن،

کسی که تو را دوست داشته باشد،

با تو میماند،

برای داشتنت میجنگد...

 اما اگر دوست نداشته باشد،

با هر بهانه ای میرود...!

که این بدترین درد است او نمی داند!!!

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ب.ظ | علیرضا | ۷ نظر

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

 دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

 دایم گل این بستان شاداب نمی​ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

 


دیشب گله زلفش با باد همی​کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی 

صد باد صبا این جا با سلسله می​رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

 مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

 یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

 ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

 ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

 در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی 

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

 زین دایره مینا خونین جگرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی 

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد

شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

روز زن مبارک

تو به داد امّت زهرا برس

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۰۹ ب.ظ | علیرضا | ۷ نظر

فخر ِزنان ِعالم...

فاطمه جان ِ نبی ِ خـاتم است

 

فاطمه فخر ِزنانِ عالم است

 

فاطمه  دختِ نبوّت ، مصطفی

 

همسر ِ شاهِ ولایت ، مرتضی

 

فاطمه الگوی حُسن و رحمت است

 

اُسوه ی صبر و وقار و همّت است

 

فاطمه هرگز تمنّایی نداشت

 

از علی هرگز تقاضایی نداشت

 

فاطمه دنباله ی نسل ِ پدر

 

بحر ِعصمت را چو او نبوَد گهر

 

فاطمه امّ ِ ابیهای رسول

 

پاره ی قلب پدر باشد بتول

 

فاطمه زهرای حیدر بود و بس

 

فاطمه دخـتِ  پیمبـر بود و بس

 

فاطمه پهلو شکسته، غرقِ خون

 

وصفِ شأنش از توان ِمن ، فزون

 

دشمنت زد بر تو سیلی، فاطمه

 

روی ماهت گشت نیلی ،فاطمه

 

آسمان نالان ز ِ دردِ فاطمه

 

کوه حیران، از نبردِ فاطمه

 

عاقبت ،مرگِ گل ِ یاس ِکبود

 

شیعه را جز سوگ و جز ماتم نبود

 

مرتضی بر جسم ِاو غسّال شد

 

زین سبب ،خون دردلِ اطفال شد

 

گنج بوده،جسم ِپاک و اطهرش

 

کرد پنهان،گنجِ خود را همسرش

 

کاش گردم ، خاکِ پای فاطمه

 

هسـتی ام گردد فــدای فاطمه

 

ای خداونـدِ بـزرگ و داد رس

 

تـو  بـه دادِ امّـتِ زهـرا برس

 

مهدی،ای امّیدِ این خیل ِعظیم

 

کی به دیـدار ِتو نایل می شویم

مرا این گونه باور کن

جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۳۰ ب.ظ | علیرضا | ۱ نظر

مرا این گونه باور کن


 کمی تنها، کمی بی کس ،کمی خسته


کمی از یادها رفته،   


خدا هم ترک ما کرده، خدا دیگر کجا رفته !!!


 نمی‌دانم مرا آیا گناهی هست؟  


 که شاید هم به جرم آن غریبی و جدایی هست؟


 مرا این گونه باور کن...

برگرفته از وبلاگ سونیاو تنهایی

ماندن
به پایِ کسی کـه دوستش داری
قشنگ‌ترین
استارت زندگی است

:::

به آتش نگاهش اعتماد نکن !
لمس نکن !
به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند !
به سرزمینی بی‌رنگ ،
بی‌بو ، ساکت !
آری !
بگریز و پشت ابدیت مرگ پنهان شو ،
اگر خواستار جاودانگی عشقی !

:::

برایم دعا کن !
چشمان تو گل آفتابگردانند !
به هرکجا که نگاه کنی ،
خدا آنجاست !
هزارمین سیگارم را روشن می‌کنم ...
پس چرا سکته نمی‌کنم ؟
نمی‌دانم ....

:::

همچنان حالم خوب نیست !
احساس می‌کنم شکست خورده‌ام ،
در زمان ُدر عرض !
ازکه؟ صحبتِ کس نیست ...
نمی‌دانم ... احساس می‌کنم ،
کلمه‌ی ابد، گنجشکِ وجودم را محسور چشمان خود کرده است !

:::

بی‌شک جهان را به عشق کسی آفریده‌اند ،
چون من که آفریده‌ام از عشق
جهانی برای تو